گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در طی سالهای پرشکوه دفاع مقدس، لیاقت و شایستگی خود را در حفظ حاکمیت نظام، با انجام ماموریتهای تاکتیکی، استراتژیکی و برتری هوایی بر حریم هوایی کشور، به اثبات رسانده است.
در این راستا، مأموریتهای تاکتیکی نیروی هوایی ارتش در دوران دفاع مقدس شامل انهدام نیروی هوایی دشمن، تهیه آتش پشتیبانی هوایی جهت نیروهای رزمنده زمینی، جمعآوری اطلاعات الکترونیکی و عکسبرداری هوایی و تامین آسمان منطقه عملیات و دفاع موشکی صحنه نبرد و... بوده است.
همچنین مأموریتهای استراتژیکی نیروی هوایی ارتش در دوران دفاع مقدس نیز شامل مأموریتهای میشد که ماشین جنگی دشمن را متوقف و یا دچار اختلال کرده و پشتیبانی دشمن از نیروهای سطحی خودش را با مشکل روبرو میکرد مانند انهدام پایگاههای هوایی ـ نظامی که باعث انهدام هواپیماها و کاهش تولید سورتی پرواز هواپیماهای دشمن میشد، یا انهدام پالایشگاههای دشمن که از تولید فرآوردههای نفتی مانند سوخت هواپیماها، روغنهای هیدرولیک، سوخت تانکها و نفربرها و خودروها و ادوات مهندسی رزمی کاسته میشد و یا انهدام تلمبهخانهها که باعث میشد و مراکز تولید ارز و دلار و اقتصاد دشمن تضعیف شده و بر این اساس، جبهه و توان نظامی دشمن نیز به شدت تحت تأثیر قرار میگرفت.
تجاوز رژیم بعثی عراق به خاک میهن عزیز آغاز شده بود و نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، در یکم مهر سال ۱۳۵۹ و تنها یک روز بعد از شروع جنگ، ضربهای کاری به نیروی هوایی عراق وارد آورد که طی آن ۱۴۰ فروند از شکاری بمبافکنهای نیروی هوایی در عملیاتی به نام «کمان ۹۹» اکثر پایگاههای هوایی عراق را بهجز پایگاه «الولید»، بمباران کردند.
چند ماهی از جنگ میگذشت. در این هنگام دولت بعثی صدام در باتلاقی گرفتار شده بود که هرگز فکر نمیکرد روزی در آن گرفتار شود؛ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران که «صدام» در شامگاه ۳۱ شهریور ۵۹ دم از نابودی کامل آن میزد، دست به کارهای بزرگی میزد و با بمباران روزانه مناطق نظامی، خواب را از چشمان بعثیها گرفته بود.
در این شرایط که عراقیها به ضعف نیروی هوایی خود در برابر نیروی هوایی قدرتمند ما رسیده بودند و طبق معمول، همیشه دست به دامن همپیمانان خود میشدند و آنها نیز با نشان دادن چراغ سبز، خواستههای آنان را برآورده میکردند؛ یکی از این خواستهها تقویت نیروی هوایی عراق بود که بر این اساس، فرانسه قراردادی با عراق منعقد کرد که بر طبق آن، جنگندههای پیشرفته «میراژ» را تحویل آنها دهد.
در این زمان، شهر آبادان از سه طرف در محاصره بود و نیرویهای زمینی عراق میتوانستند با پشتیبانی هوایی، به هدف اصلی خود که اشغال آبادان بود، برسند. در همین هنگام، عراقیها که هنوز خاطره حمله ۱۴۰ فروندی روز اول جنگ را فراموش نکرده بودند، به این فکر افتادند که شاید در آستانه این عملیات، پایگاههای هوایی آنها هدف عقابهای تیزپرواز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد؛ بنابراین تصمیم گرفتند که کلیه هواپیماهای اصلی خود را به نقطهای منتقل کنند که هیچ اسکادران از جان گذشته ایرانی نتواند به آنجا برسد و آن را هدف قرار دهد؛ پس با هماهنگیها لازم، در تاریخ ۲۱ دی سال ۱۳۵۹، عراق بخشی از هواپیماهای عملیاتی خود را به مجموعه پایگاههای «الولید» در غرب عراق و در نزدیکی مرز اردن انتقال داد.
پایگاه الولید، خود به یک پایگاه اصلی و دو پایگاه فرعی تقسیم میشود که به آن «اچ ۳ (H۳)» میگفتند و از پدافند قدرتمندی نیز برخوردار بود. در همین زمان «صدام حسین» با ظاهر شدن در صفحه تلویزیون عراق، نطقی کرد که قسمتی از آن به این شکل بود: «من دیوار آتش دارم و ایران به هیچ وجه نمیتواند به خاک ما نفوذ عمقی کند».
چندی بعد، عوامل و سرویسهای اطلاعاتی و مبادی ذیربط که مسئول جمعآوری اطلاعات از فعل و انفعالات نیروی هوایی دشمن بودند، در مییابند که رژیم بعثی صدام بهعلت برتری جنگهای هوایی ایران در شش ماهه اول جنگ، تعداد زیادی از انواع هواپیما، بالگرد و سیستمهای راداری راهبردی و استراتژیک و ذیقیمت خود را، برای در امان ماندن از حملات بیامان و شدید نیروی هوایی ایران، از پایگاه و مناطق دیگر جمعآوری و به مجموعه پایگاههای هوایی «الولید» یا «اچ ۳» که چند هزار کیلومتر از پایگاههای نظامی ایران فاصله داشت و تقریبا دور از دسترس ایران و واقع در مرزهای غربی عراق و مجاور کشور اردن بود، انتقال داده است.
شهید سرلشکر خلبان «جواد فکوری» فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش، در ۱۵ بهمن سال ۵۹ در جلسه فرماندهان نیروی هوایی، پیشنهاد حمله به این پایگاهها را مطرح کرد که برای طرحریزی این عملیات، بخش ویژه طرحهای نیروی هوایی با انتخاب بهترین افسران باتجربه و با استعداد و متعهد، شروع به بررسی و تجزیه و تحلیل راهکارهای موجود کرد، که در این راستا، سرهنگ «ایزدستا»، «هوشیار» و «قیدیان» در آن نقش عمدهای را ایفا کردند؛ اما بهدلایل و ملاحظات حفاظتی و امنیتی، پس از مدتی این کار را غیر ممکن قلمداد کردند و طرح منتفی اعلام شد؛ ولی کار بر روی طرح عملیاتی بهطور سری در حال انجام بود و مرحوم سرتیپ خلبان «بهرام هوشیار» در این خصوص طرحی را آماده و بهصورت محرمانه با شهید «فکوری» مطرح کرد که بر اساس آن، ۱۰ فروند فانتوم مسلح، ۸ فروند اصلی و ۲ فروند رزرو به پرواز درآیند و برای گمراه کردن دشمن نیز در هنگام ورود فانتومها به خاک عراق، ۲ فروند F5 به کرکوک حمله کنند.
شهید فکوری سرهنگ خلبان «فرجالله براتپور» را که از معاونین عملیات یکی از پایگاههای هوایی بود، احضار و اجرای ماموریتی سری، مهم و حیاتی را به ایشان ابلاغ و تاکید کرد که شخصا فرماندهی دسته پروازی را برعهده گیرد.
عبور جنگندههای ایرانی از عرض کشور عراق و رسیدن آنها به دورترین نقطه خاک این کشور، مسئلهای نبود که از چشم رادارهای عراقی پنهان بماند؛ بنابراین با توجه به این مسائل، احتمال یک حمله غافلگیرانه از طرف ایران برای دشمن منتفی و غیرممکن انگاشته میشد؛ اما افسران نیروی هوایی ایران باور دیگری داشتند؛ خلبانان ایرانی مصمم بودند تا این عملیات را به هر طریق ممکن به انجام رسانند.
فاصله هدف حدود سهبرابر حداکثر برد هواپیماهای شکاری بمبافکن ایرانی بود که بتوانند بهراحتی اهداف را بمباران کنند و بهسلامت و امنیت به پایگاه خودی بازگردند؛ بههمین علت، برای گروه طراحان این عملیات، کار بسیار دشواری بود که این طرح شگفتانگیز و فوقالعاده را پیادهسازی و اجرا کنند؛ لذا در اولین گام اجرای ماموریت، به یک طراحی دقیق، منسجم، بینظیر و بیعیب و نقص نیاز بود؛ لذا چندین طرح پیاده شد و تمرینات دقیق صورت گرفت، تا اینکه در سومین مرحله طرح، قابلیت اجرایی آن محرز شد.
پس از طراحی و بررسیهای لازم و کسب آمادگیهای اولیه، گروه طرحریز عملیات در معاونت عملیات نیروی هوایی ارتش، تاریخ انجام ماموریت را ۱۵ فروردین سال ۱۳۶۰ تعیین کردند. در طرح این عملیات، مقرر شد که عملیات در ارتفاع پایین و خارج از دید رادار دشمن و به موازات مرزهای عراق با ترکیه و سوریه انجام گیرد و انواع هواپیماهای شکاری – بمبافکن، شکاری – رهگیر، پست فرماندهی پرنده و هواپیمای سوخترسان حضور داشته باشند؛ و همزمان چندین عملیات تاکتیکی و بمباران ایذایی و نفوذی توسط هواپیماهای «F-۵» با اهدافی مشخص، جهت جلب توجه دشمن، همزمان با عملیات اصلی به اجرا درآید.
پایگاه همدان نقش اصلی را در این عملیات بر عهده داشت و ۱۰ فروند هواپیمای «F-۴» (هشت فروند اصلی و ۲ فروند رزرو) را با حداکثر مهمات آماده عملیات کرد. فرماندهی پایگاه همدان از چندین روز قبل، سورتیهای پروازی پایگاه را به قدری افزایش داد که در روز موعود اگر تعداد زیادی هواپیما از این پایگاه به پرواز درآیند، دشمن را زیاد حساس نکند؛ و همچنین در طول این مدت، تعدادی عملیات بمباران هوایی مستقل و پشتیبانی از نیروهای رزمنده سطحی انجام داد تا برای دشمن، نقش فریب از عملیات اصلی را ایفا کند.
در این عملیات میبایست با چهار نوبت سوختگیری هوایی، دو مرحله در داخل خاک ایران و بر فراز دریاچه ارومیه (یک مرحله قبل از خروج جنگندهها از مرز ایران و یک مرحله بعد از انجام عملیات) و دو مرحله در ارتفاعات نوار مرزی عراق با کشور سوریه (یک مرحله قبل از رسیدن به هدف و یک مرحله پس از اجرای عملیات) انجام میشد.
...::: پایان بخش نخست :::...
بخش دوم/ نگاهی گذرا به عملیات غرورآفرین حمله به H۳؛
* لبخند رضایت پیر جماران بعد از حماسه «حمله به H۳»
انتهای پیام/ 113