گروه بینالملل دفاعپرس - سعید شهرابی فراهانی؛ همان گونه که قابل پیشبینی بود، هر چه به روز جهانی قدس نزدیکتر میشویم، تنشها و التهابات در سرزمینهای اشغال شده توسط صهیونیستهای جنایتکار به شکل تصاعدی افزایش پیدا میکند. یکی از سوالاتی که در اذهان افراد پیگیر شکل گرفته است، حول نحوه عملکرد دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی دور میزند: چه وقایعی رخ داده که که دستگاههای امنیتی صهیونیست با انباشت شکستهای اطلاعاتی به ویژه در عمق سرزمینهای اشغالی مواجه شدهاند؟
در پاسخ به این سوال عوامل مختلفی را میتوان بیان کرد و نباید هم چنین تحول امنیتی مهمی را به طور تک عاملی و یک بعدی تحلیل نمود لیکن برای رعایت اختصار؛ نگارنده به مسئله برآوردهای اطلاعاتی بسنده میکند. قطعاً ارگانهای متعدد اطلاعاتی صهیونیست در صورتی که میتوانستند تحلیل صحیحی از روند وقایع و کنش مقاومت به دست بیاورند؛ تحت هر شرایطی و با هر هزینهای برای مهار تهدیدها و چالشهای آن اقدام میکردند. از این نگاه، صهیونیستها بیش از اینکه در جمعآوری پیدا و پنهان اطلاعات افت کرده باشند، در کشف تقاطع و گرههای متغیرهای تحلیلی دچار معضل اساسی هستند.
واقعیت غیرقابل انکار این است که با ترور ناجوانمردانه و شهادت فرماندهان پیروز محور مقاومت در پس از غلبه بر فتنه تروریسم تکفیری، منطق معادلات امنیتی در مقابله با رژیم صهیونیستی دگرگون شد. اگرچه دستور و اجرای ترور ظاهراً توسط آمریکا صورت گرفت لیکن از دیدگاه تمامی اجزای جامعه اطلاعاتی جمهوری اسلامی و بازوان آن در جبهه مقاومت؛ محال است که اسرائیلیها در چنین اقدام سرنوشت سازی مداخله نداشته و نکرده باشند. بدیهی است که از ترور و فقدان حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس؛ طرفهای مختلفی سود میبردند؛ لذا برداشتی در جامعه اطلاعاتی مقاومت شکل گرفت که ترور حاج قاسم و ابومهدی؛ پایان یک پروژه حذف فیزیکی نیست بلکه آغاز یک سلسله تحرکات جدید برای تضعیف و مهار جدی مقاومت خواهد بود که به زودی طرفهای منتفع از این امر را در کنار یکدیگر جمع خواهد کرد تا گامهای پایانی برای غلبه بر محور مقاومت را بردارند. وقایعی نظیر امضای پیمان ابراهیم بین برخی از حکام منطقه و رژیم صهیونیستی؛ چندین ماه پس از شهادت فرماندهان ارشد محور مقاومت؛ نشان داد که تحلیل جامعه اطلاعاتی به بیراه نرفته است.
ضرورتی وجود ندارد که در اینجا به جزییات راهبردهای اصلی و جایگزین جبهه مقاومت برای خنثی نمودن پازل جدید محور غربی-عبری-عربی پرداخته شود. کافی است که قماربازان صهیونیست و همدستان آنان بدانند که بازی عوض شده است. اگر موساد در فکر امکان رزرو برای پایگاههای عملیاتی اربیل و باکو در ایستگاههای اطلاعاتی منامه، دبی، ابوظبی، مسقط و جدار شرقی ایران است، اشکالی ندارد! زمانی که طول، عرض و عمق منطقه عرصه نبرد اطلاعاتی و امنیتی شود؛ جامعه اطلاعاتی ایران و سرپنجههای توانمند مقاومت جهانی مستضعفین به سیا، MI۶ و موساد میقبولاند که در شناخت و تحلیل خود تا چه اندازهای دچار خطای فاحش هستند.
انتهای پیام/ ۱۳۴