وصیت‌نامه شهید «محمدعلی معصومیان»؛

با عمل و اخلاق خود نشان بدهید كه واقعاً خدمتگزارید

در فرازی از وصیت‌نامه شهید «محمدعلی معصومیان» آمده است: با عمل و اخلاق خود نشان بدهید كه واقعاً خدمتگزارید، كه هستید و سعی كنید جاذبه‌تان بیشتر از دافعه‌تان باشد.
کد خبر: ۴۰۸۸۴۷
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۴ - 03August 2020

با عمل و اخلاق خود نشان بدهید كه واقعاً خدمتگزاریدبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس وصیت‌نامه هنرمند شهید «محمدعلی معصومیان» را از نظر می‌گذرانیم.

زندگی‌نامه شهید:

هنرمند شهید «محمدعلی معصومیان» در سوم خرداد 1344 در روستای بیشه‌سر از توابع بابل به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دیستان «بهشت آیین» زادگاهش به پایان رساند و در مدرسه راهنمایی روستای «آغوزبن» ادامه تحصیل داد.

محمدعلی در این دوران که مصادف با پیروزی انقلاب بود، نتوانست مقطع راهنمایی را به پایان برساند؛ اما بعدها در جبهه، تا سوم راهنمایی ادامه تحصیل داد. در همین زمان مدتی را در حوزه علمیه خاتم‌الانبیای بابل تحصیل کرد.

وی پس از شرکت در عملیات قدس1، قدس2 و والفجر 8 به عنوان غواص، در عملیات صاحب الزمان (عج) مجروح شد و بالاخره در 4 دی 1365 در عملیات کربلای چهار که بار دیگر سمت غواصی را عهده‌دار بود، بعد از رزم بسیار سنگین و رشادت تحسین‌برانگیز و عبور از جزیره ام الرصاص در «جزیره ام البابی» به شهادت رسید. رشادتی که به گفته خودش «در این عملیات ملائک را به حیرت وا داشت.» پیکر او پس از یازده سال در گلزار شهدای بیشه‌سر به خاک سپرده شد.

وصیت‌نامه شهید:

بسم رب الشهدا والصدیقین

«كٌتِبَ عَلَیكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسی اَنْ تَكْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَكُمْ» (سوره بقره آیه/ 216)

«حكم جهاد برای شما مقرر گردید و حال آنكه بر شما ناگوار و مكروه است، لیكن چه بسیار شود كه چیزی را شما ناگوار شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح در آن بوده و چه بسیار شود كه چیزی را دوست دارید و در واقع شر و فساد شما در آن است و خداوند به مصالح امور داناست و شما نادانید».

اینجانب «محمدعلی معصومیان» فرزند محمداسماعیل بنا به گفته خدا در قرآن كه حكم جهاد را برای همه ما مقرر فرمود، به سوی جبهه جنگ حركت كردم و به دستور خدا كه گفته چون شما را مرگ فرا رسد وصیت كنید.

وصیت‌نامه‌ای برای شما عزیزان از كودك گرفته تا جوان و از جوان تا پدران پیر و خواهران جوان نوشته‌ام، امید كه برای كسانی كه هنوز حقانیت انقلاب و جنگ را متوجه نشده و درك نكرده‌اند روزنه شناختی برای این دو حركت و دو اصل جنگ و انقلاب باشد.

معنی اصطلاحی انقلاب یعنی دگرشدن نه دگرگون شدن. انقلاب یعنی رذالت، خیانت و حیوانیت را كنار گذاشتن و به سوی شرافت، مردانگی، انسانیت و غیرت حركت كردن و خودی شدن، یعنی انسان خودی، خود را بشناسد و بداند برای چه قدم به این دنیای پست گذاشته و 10 سال یا 20 سال یا 30 سال و یا70 سال و احیاناً 100 سال زندگی می‌كند و بعد می‌میرد و آنوقت كه جان از بدنش برون رفت (مثل من) به كجا می‌رود.

مـرغ بـاغ ملكـوتــم، نیـم از عـالـــم خـــاك 

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

ای خوش آن‌روز‌كه پرواز كنم تا بر‌ دوست

بــه امیــد سـركــویش پـروبالی بزنم

از كجـــا آمــده ام، آمــدنــم بهـر چــه بـود

بــه كجــا مـی‌روم آخــر ننمـای وطنم

ای ظالم و ای مظلوم، ای پولدار و فقیر، ای جوان و پیر، لختی به آنهایی كه خودتان الان بر روی قبرشان نشسته‌اید، بیندیشید، به من كه الان بر مزارم هستید، خوب به قبر تازه من نگاه كنید.

به قبر تنگ و تاریك من، به این ظلمتكده وحشتناك بنگرید، چه فرستادید من مدت 20 سال در میان شما قدم زدم، خوردم، خوابیدم، حرف زدم، گناه كردم، نماز خواندم، به مسجد رفتم، مال و ثروت داشتم، پدر و مادر و دوست و فامیل داشتم. به نظرتان كدامیك در قبرم همراه من آمدند؟

دو چیز: 1-گناه    2-ثواب

شما خودتان بهتر می‌دانید كه من نه زمین دارم و نه دكّانی و نه پولی كه وصیت كنم. هیچ چیز ندارم فقط همین كه با رضای دل تقدیم خدا كردم، اگر خدا قبول فرماید.

بنابراین لازم دیدم كه پیام را از طریق وصیت‌نامه كه در اصل درد دل نامه من است به شما برسانم. این حقیر پیامم را با خون خود برای جهانیان رساندم یعنی در اصل تمامی شهدا. یك وظیفه هم شما كه گوش می‌كنید، دارید و آن این است كه یك حركت كنید، حركتی زیبا و شورانگیز و شعوردار و در جهت خواسته شهید، زینب‌ وار همه فریاد بزنید.

اگر حضرت زینب (س) در كوفه سخن نمی‌گفت و اگر زین العابدین (ع) در كاخ یزید فریاد نمی‌زد، آیا از حركت امام حسین(ع) ما چیزی می‌فهمیدیم؟ نه بخدا، پس شما ای شیعیان ابا عبدالله (ع) ای پیروان زینب (س)، چون امام حسین (ع) و حضرت زینب حركت كنید.

ای حسینی‌ها، آیا دوست دارید با كسانی سازش كنید دست دوستی بدهید كه امام مظلوم ما با آنها جنگ كرد و شهید شد؟ درد فرزند علی (ع) چه بود كه اینگونه او را و اصحاب اهل بیت او را شهید كردند و زینب را به اسیری بردند، گلوی علی اصغر 6 ماهه را شكافتند و رقیه 3 ساله امام حسین(ع) را با پای پیاده و گلوی خشكیده در آن صحرای گرم كربلا دواندند و به صورت معصومانه وی سیلی زدند؟ چرا و جریان چیست؟ امام حسین(ع) چرا مردن و شهید شدن را بر زندگی ترجیح می‌داد، فلسفه این سخن چیست؟

اَنّی لا اَرَنی الْمٌوت اِلاَّ سَعادَهٌ و الْحَیوهَ مَعَ الظّالِمین اِلاَّ بَر ما

من ترجیح می‌دهم كه كشته شوم تا اینكه زنده بمانم كه این ظالمین بر ما حكومت كنند بله همه ما كه پیرو امامان هستیم باید چنین باشیم، مثل امام آنقدر جنگ كنیم تا اینكه پیروز شویم یا اینكه كشته شویم، امام در حركتش این را می‌گفت كه ایها الناس حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال كردند، او براساس امر به معروف و نهی از منكر حركت كرد. بخدا فرزند او امام امت خمینی بت شكن هم همین هدف را دارد كه یزیدیان نباشند.

مردم كوفه با امام امت حسین (ع) چگونه كردند و الان ما از كوفیان چه یاد می‌كنیم، آیا دوست داریم كه در آینده فرزندان ما بر ما لعنت كنند همچنان كه ما بر كوفیان لعن می‌فرستیم؟

ای كسانیكه حقانیت انقلاب و جنگ ما را درك نكردید، بخدا انقلاب و جنگ ما حق است، چرا انقلابی كه جهان را تكان داده شما را تكان نمی‌دهد؟ بروید بسوی قرآن و نهج البلاغه، ببینید چه خبر است، آیا فساد دنیا را نگرفته، آیا كافران قتل و غارت نمی‌كنند؟

الان در جنوی لبنان، فلسطین، افغانستان غوغاست، میزنند و می‌كشند و اموال و ناموس برادران مسلمان ما را به غارت می‌برند، در جاهایی دیگر مسلمانان را به بردگی می‌گیرند و بر سر آنها می‌كوبند و آنها فریاد یا للمسلمین برمی‌دارند و كسی نیست كه به داد آنها برسد. مگر ما مسلمانان را چه شده است كه اینگونه بر ما می‌تازند و ما كمر ذلت خم كرده‌ایم؟ آیا امام حسین(ع) تن به ذلت داده كه ما بدهیم؟

ای جوانان؛ شما جوانیتان، غیرت و مردانگی‌تان را فراموش نكنید. یك جوان باید جوشش و حركت داشته باشد. قدرت دارید، از قدرتتان برای احیای اسلام استفاده كنید، ای برادران همسن و سال من، بیایید و با هم پیمان ببندید كه در ركاب سربازان امام زمان (عج) به ندای «هل من ناصرِ ینصرنی» ابا عبدالله لبیك بگویید. الان موقع یاری امام حسین (ع) است، همان امامی كه ما هر سال ماه محرم به عشق او دستمان را بلند می‌كنیم و محكم به سینه می‌زنیم و می‌گوییم:

«وای حسین كشته شد» الان صدها بار از سهل انگاری ما امام حسین (ع) را می‌كشند. ای‌شیعیان حسین! بخدا حرم آقا زوّار ندارد، آقا تنهاست مگر نمی‌بینید كه چگونه زواران امام حسین (ع) را سر می‌برند و پایشان را قطع می‌كنند؟ مگر جلوی زواران آقا را در غرب و جنوب سد نمی‌كنند؟

مگر ما زوار امام حسین (ع) نیستیم؟ مگر علی بابایی، حسین و رمضان ولی اللهی، محمدرضا ابراهیمی و سعدی غلامی، منوچهر آقاجانی و ابراهیم جهانی زوار آقا نیستند؟ كجایند اینها؟ با جسد «بابایی» ها چه كردند؟

ای حسینی‌ها، حسین تنهاست. كوفیان محاصره‌اش كردند، آب به روی طفلانش بستند و الان فریاد «هل من ناصر» آقا بلند است.

ای پیروان امام حسین (ع) به آقا كمك نمی كنید؟ آیا آقا را در چنگ كوفیان رها كرده و در گوشه خانه می‌نشینید؟ چرا نشسته اید كه طفلان حسین(ع) از تشنگی دامنها را بالا زده و شكم به روی شنهای داغ كربلا گذاشته اند چه كسی باید به این طفلان آب برساند؟ آیا فرزندان مسلمان، طفلان امام حسین (ع) نیستند؟ چرا هستند.

آخ قربان تنهایی‌ات یا امام حسین! قربان لب تشنه‌ات یا امام حسین! قربان گلوی بریده علی اصغرت یا اباعبدالله! آقا جان حرمت خاك بگیرد، اما نباشند كسانی كه جارو بكنند، ای عاشقان كجایید، ای غیرتمندان كجایید كه كربلا و مكه و قدس ما را گرفتند، مگر ما مرده‌ایم كه آنها راه كربلا را بسته‌اند؟

ای جوانان دلیر! شیعه شهدا از یادتان نرود، موسی محمدی‌ها و بابایی‌ها و ابراهیمی‌ها از یادتان نرود.

برادران عزیزم! یتیمان شهدا چشمان پراشك مادران داغدیده شهدا را فراموش نكنید، ضجه آن مادر و كودك معصوم در چنگال كافران را بشنوید و به صورت پرخون آن طفل معصوم كه از زیر آوار درآمده و بابا می‌گوید، دمی بنگرید، كه همه ما مسئولیم.

ای دنیای پر زرق و برق از ما دور شو كه ما با تاسی از امامان پاكمان افسارت را به دست دوستانت نهاده ایم و این را بدانید شهادت آرزویم بود و هر بار كه به جبهه رهسپار می‌شدم صرفاً به خاطر این بود كه گوهر شهادت را كه همانا نهایت كمال انسان است، در لوای پیروزی اسلام به دست آورم، چرا كه این گفته امام حسین و حضرت علی است. آه كه چقدر مشتاقم به این جوانان بپیوندم و اگر نبود شوق شهادت هرگز به جنگ حاضر نمی‌شدم. و چرا ما نباشیم.

پیامی به برادران محل و بسیج و انجمن اسلامی

برادران اگر به جای حرف و اعتراض طرح و پیشنهاد می‌دادیم برای خدمت كردن به این مردم زجردیده چقدر جالب بود، از برادران انجمن و بسیج هم این را خواهانم كه با عمل و اخلاق خود نشان بدهید كه واقعاً خدمتگزارید كه هستید و سعی كنید جاذبه‌تان بیشتر از دافعه‌تان باشد.

به ولای علی (ع) هركس بخواهد از كشته شدن ما علیه انقلاب و به این امام حرف بزند چه دوست باشد و چه برادر فردای قیامت یقه‌شان را می‌گیرم و او را كشان كشان به محكمه خدا می‌برم.

والسلام

محمدعلی معصومیان به تاریخ 24/6/84 برابر با 26 ذیحجه

انتهای پیام/
 

نظر شما
پربیننده ها