در مراسم گرامیداشت فرمانده شهید گردان حزب­ الله عنوان شد؛

اخلاق فرماندهان شهید نشأت گرفته از سیره نبوی بود/ ماجرای وداع فرمانده گردان حزب­ الله با نیروهای خود قبل از عملیات کربلای4

راوی دفاع مقدس: شهید محبوب به نیروهای تحت امر خود اهمیت بسیاری می­ داد. در یکی از سرکشی­ هایش از یکی از دسته­ ها، جوانی بود که دست و صورتش به علت سوختگی دچار مجروحیت شده بود و در ظاهر جلوه­ ی خوبی نداشت.
کد خبر: ۶۳۸۲۲
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۹ - 26December 2015

اخلاق فرماندهان شهید نشأت گرفته از سیره نبوی بود/ ماجرای وداع فرمانده گردان حزب­ الله با نیروهای خود قبل از عملیات کربلای4

به گزارش دفاع پرس از مشهد، به مناسبت عملیات کربلای 4 و با هدف گرامیداشت بیست و نهمین سالگرد شهادت ابراهیم محبوب فرمانده گردان حزب­ الله لشکر 5 نصر و شهدای مظلوم این عملیات مراسم بزرگداشتی در حسینیه سیدالشهداء(ع) شرکت ملی گاز برگزار شد.

در این مراسم که جمعی از یادگاران و پیشکسوتان دفاع مقدس حضور داشتند حجت ­الاسلام ­والمسلمین صادق ابراهیمی، روحانی گردان حزب­ الله با تبریک فرارسیدن سالروز ولادت نبی­ مکرم اسلام(ص) و امام صادق(ع)، به استناد آیات و روایات هدف از بعثت حضرت رسول(ص) را اصلاح اخلاق عنوان کرد و اظهار داشت: بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص) حاکم کردن اخلاق و مبانی اسلامی بر زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان را به همراه داشت. ایشان عمده کسانی را که به دین اسلام جذب کرد از طریق رفتار و عمل خود بود.

وی خاطر نشان کرد: تعداد کسانی که از طریق رفتار پیغمبر اسلام(ص) به اسلام گرویدند از کسانی که از راههای استدلالی اسلام آوردند بیشتر بود.

تجلی اخلاق رسول گرامی اسلام (ص) در شهدا

این یادگار دفاع مقدس یادآور شد: خلق و خوی حضرت رسول(ص) در شهدای ما همچون محبوب، مهاجر، لوایی و ایمان­ پرست و... تجلی پیدا کرده بود. شهید محبوب به نیروهای تحت امر خود اهمیت بسیاری می­ داد، او از گروهان­ها و دسته­ های زیر مجموعه گردان حزب­ الله سرکشی می­ کرد و با آنها از نزدیک صحبت می­ کرد و در بعضی مواقع با آنها هم هسفره می­ شد. در یکی از سرکشی­ هایش از یکی از دسته ­ها، جوانی بود که دست و صورتش به علت سوختگی دچار مجروحیت شده بود و در ظاهر جلوه­ی خوبی نداشت. در آن زمان معمولاً ظرف­های غذا دو نفری بود و چون این جوان رزمنده همچنین وضعیتی را داشت کسی حاضر نمی­ شد در غذا خوردن با او هم غذا شود، ولی شهید محبوب با روی باز نزد آن جوان رفت و با او غذایش را خورد. حتی شهید محبوب در روزهای دیگر به بهانه­ های مختلف به آن دسته سر می­ زد و غذایش را با آن جوان می­ خورد. 

ایستادگی رزمندگان در عملیات کربلای 4

وی خاطر نشان کرد: در شب عملیات کربلای 4 که برای اقامه نماز مغرب و عشاء رفته بودیم صدای ناله بچه­ ها در حین نماز بلند بود. آن شب چه ول­ وله ­ای بین بچه ­ها بود. همه بعد از نماز با هم خداحافظی کردند. آن شب 250 نفر بودیم که از گردان حزب­ الله در این عملیات حضور داشتیم اما از این تعداد 25 نفر برگشتند. در عملیات کربلای4 بود که تیربارچی ­ها و آرپی­ جی­ زن­ها مثل برگ درختان به زمین می ­افتادند ولی با این همه کسی عقب نشینی نکرد.

ابراهیمی در بخش دیگر از سخنانش در مورد عملیات کربلای 4 گفت: دشمن پشت نهر خین 10 متر به 10 متر بین بچه­ ها آرپی­جی می­زد. این صحنه در ظاهر خیلی سخت و دردآور است ولی در باطن هنر خداوند و پیامبر گرامی اسلام(ص) است که این چنین جوانان با اخلاقی را در دفاع از اسلام و ارزشهای والای انسانی تربیت کرد. شهیدانی همچون شهید ابراهیم محبوب نیز درس­ آموخته مکتب حضرت رسول(ص) و سیدالشهداء(ع) بودند.

شهدا به جای حرف اهل عمل بودند

روحانی گردان حزب­ الله ادامه داد: شهدا درس­هایی را که از اسلام ناب محمدی(ص) می­ شنیدند عمل می ­کردند. نیاز جامعه امروز ما حرف نیست بلکه عمل است. هنر اصلی که سازنده می­ باشد عمل افراد است. ما باید به این شیوه بازگردیم تا از این راه، انقلاب اسلامی را که یک امانت در دست ما است حفاظت و پاسداری کنیم.

ابراهیمی افزود: شهید فرومندی که جانشین فرمانده لشکر 5 نصر بودند و در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید در مورد عملیات کربلای 4 گفت: من در هیچ عملیاتی سراغ ندارم که مثل کربلای 4، بدون اینکه کسی به رزمندگان چیزی بگوید عمل کردند و به شهادت رسیدند.

در عملیات کربلای4 فرماندهان در خط مقدم بودند

وی تصریح کرد: در عملیات کربلای 4 پشت نهر خین، گردان­های حزب­ الله، نصرالله و ثارالله استقرار داشتند که از سه طرف بر روی نیروهای آتش ریخته می­ شد و حجم آتش نیز بالا بود. در این زمان که شهید محبوب نیز فرماندهی گردان را بر عهده داشت آرپی­ جی ­زنی را بر دوش گرفته ­ او هم تعدادی گلوله شلیک می­کند که در همین لحظه سر او مورد اصابت کالیبر دشمن قرار می­ گیرد و به زمین می­ افتد. شهید علی آزمایش گفت بالای سر ابراهیم که رفتم چند بار صدایش زدم ولی جوابی نشنیدم ولی بعد از چند لحظه صدای او را شنیدم که با صدایی نحیف مرا صدا می ­زد وقتی به بالای سرش رفتم گفت علی چفیه ­ام را بر روی صورتم قرار بده تا وضعیت من باعث تضعیف روحیه نیروها نشود. در همان حین به علت غلطیدن، پیکر نیمه­ جان او با یک مین برخورد می­ کند و بعد از مجروحیت از ناحیه پا به شهادت می­ رسد.

وی اظهار داشت: بهترین ایامی که من در جبهه حضور داشتم مربوط به روزهایی بود که نیروها برای انجام عملیات کربلای 4 حاضر می­ شدند.

من علی­رغم اینکه جاهای مختلفی رفته بودم اما صفا و صمیمیتی را که بین بچه­ های گردان حزب­ الله دیدم در جای دیگر ندیدم.

روحیه بالای معنوی شهید محبوب باعث سازندگی گردان تحت امرش بود

این راوی دفاع مقدس در ادامه با اشاره به روحیه بالای معنوی شهید محبوب یادآور شد: شهید محبوب وقتی نیروها را برای رزم شبانه، هفت یا هشت ساعت در هوای نیمه سرد به آب می­ فرستاد، در زمانبندی به گونه­ ای تمرینات آنها پایان می­ گرفت که تا اذان صبح یک ساعت وقت داشتند و در این یک ساعت آنها مشغول خواندن نماز شب می­ شدند. شهید محبوب به کادر فرماندهی خود گفته بود که رفتن یا نرفتن شما با خودتان است ولی اگر می­ خواهید اینجا بمانید باید مقید به خواندن نماز شب باشید. تقریباً عمده نیروهای گردان نماز شبشان ترک نمی­ شد.

وداع شهید محبوب با گردان حزب الله

ابراهیمی سپس از آخرین وداع شهید محبوب با نیروهایش سخن گفت و افزود: شهید ابراهیم محبوب قبل از عملیات در جمع نیروها به ایراد سخن پرداخت. وی گفت این عملیات را طوری که تصمیم گرفته شده است باید به پیش ببریم و اگر نیمی از نیروها نیز به شهادت رسیدند نیروهای باقی­مانده باید دوباره بازسازی و سازماندهی شوند و به ادامه عملیات بپردازند. با علم به این مطلب اگر کسی در خود این توانایی و آمادگی را نمی­بیند بلند شود و برود. از آن جمع حتی یک نفر هم بلند نشد. بعد دوباره شهید ابراهیم نیروها را خطاب قرار داد و گفت: شما درس گرفتگان از مکتب سید و سالار شهیدان هستید و این عملیات حسینی است با شنیدن این کلام همه گریه کردند.

توسل به حضرت حجت(عج) در یکی از مأموریتها و یاری ایشان

در ادامه شهید محبوب خاطره ­ای را از نصرت الهی بیان کرد که بعد از نقل آن خاطره خود ناراحت شد و گفت وقتی دوستی به دوستی دل می­دهد بعضی از رازهایش فاش می­شود. شهید محبوب گفت دو شب به عملیات والفجر8 مانده به همراه دو تن دیگر از نیروها برای شناسایی پایگاه­های دشمن در داخل نخلستان رفتیم. بعد از بازگشت راه را گم کردیم. با خود گفتیم ما اگر در دل دشمن اسیر و یا شهید بشویم انجام عملیات به مشکل برمی­ خورد، لذا تصمیم گرفتیم هر یک از ما مسیری را برود تا شاید یک نفرمان به مواضع خودی برسد. از هم که جدا شدیم این وجود سراپا گناه، با خود گفتم گمشده ­ای هست که دست گمشده ­ها را می­ گیرد. در همین فکر بودم که نور سبزی را دیدم اما لایق دیدن رویش نبودم. بعد من را خطاب کرد که چشم­هایت را ببند و بعد از گذشت مدت زمانی که چشمانم را باز کردم خود را در ساحل دیدم.

الهام شدن شهادت به شهید مهاجر

ابراهیمی در ادامه با بیان این مطلب که شهدا به دنیا دل بسته نبودند افزود: شهید مهاجر که خود نیز در این عملیات به شهادت رسید، چند روز قبل از شهادتش پیش من آمد این دیدار همزمان شده بود با حادثه­ طبیعی که در کشور رخ داده بود. شهید مهاجر در این دیدار ساعت خود و مقداری پول را برای کمک به آسیب­ دیدگان به من داد و گفت حاج آقا دیگر نیازی به اینها نیست.  

جنگ را با شیرینی و تلخی هایش برای نسل جدید نقل کنیم

در ادامه این نشست صمیمی و بی­ریا شاهمرادی­ زاده از رزمندگان دفاع مقدس و از بازیگران سینما در این حوزه گفت: ما باید شهدا را زمینی و دست ­یافتنی کنیم و قصه­ هایشان را بنویسیم و به فیلم­نامه کنیم و در آخر فیلم سینمایی تهیه کنیم. امروز اگر می­ خواهیم با دنیا صحبت کنیم باید با زبان خودشان حرف بزنیم.

وی افزود: از بس از جنگ تعریف کردیم و بخشی را نگفتیم جوانان امروز کمتر با ما رفیق شدند. اگر ما هر آنچه در جنگ رخ داده است چه تلخی­ها و چه شیرینی­ ها را برای جوان امروز نقل کنیم او می­ تواند با ابراهیم محبوب و دیگر شهدا همزاد پنداری کند.

در این مراسم کلیپی از حضور خانواده معظم شهدای پالایشگاه شهید هاشمی­ نژاد سرخس در مقتل شهدای عملیات کربلای 4 به نمایش گذاشته شد.

در ادامه از خانواده شهیدان فیاض و باقری تجلیل شد.   

نظر شما
پربیننده ها