خاطره

آخرین هدیه محمد به پدرش قبل از شهادت

یک روز محمد برایم لباس مشکی خرید. من از لباس مشکی خوشم نمی‌آمد و به رنگ سبز علاقه داشتم. گفتم: چرا مشکی خریدی؟ گفت: مشکی هم لازم می‌شود. دو روز قبل از شهادتش هم برای پدرش پیراهن مشکی خرید و اصرار کرد پدرش لباس را بپوشد.
کد خبر: ۲۳۶۵۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۲

دشمن برای خم كردن قامت بابا 14 گلوله شليک كرد

فرزند شهید استاد مرتضی گفت: پدرم وقتی زخمی شد افراد ضدانقلاب‌ بالای سرش جمع شدند؛ پدرم با اسلحه‌ای که مخفی کرده بود فرمانده ضدانقلاب را به هلاکت رساند. اما باقی نفرات دشمن او را به رگبار بستند. پدرم با اصابت 14 گلوله به شهادت رسید.
کد خبر: ۲۳۶۵۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۰۲

عکسی که زینت‌بخش اتاق رهبر انقلاب شد

حمید داودآبادی در اینستاگرامش از عکس شهیدی یاد کرد که بر دیوار اتاق رهبر انقلاب نصب شد.
کد خبر: ۲۳۶۳۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۳۱

دعا کنید این خبر صحت نداشته باشد/ هرجا می‌خواهی برو ولی سوریه نه

چند روز بود که تماس نمی‌گرفت. دائماً منتظر خبر بودیم و کانال تلگرامی مدافعین حرم را لحظه‌ای پیگیری می‌کردیم. در یکی از کانال‌ها گفته بودند «احتمالاً محسن فرامرزی در حلب به شهادت رسیده. دعا کنید این خبر صحت نداشته باشد.»
کد خبر: ۲۳۶۱۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۳۰

فاو، ميعادگاه دوستانِ باصفا

شهیدان باصفای گردان تخریب، مجید رضایی، حسین مسیبی، منصور احدی، غلامرضا زند، رحمان میرزازاده، توحید ملازمی و فرمانده این تیم صاحبعلی نباتی در سحر ولادت قمر بنی هاشم (ع) در شهر فاو به آسمان پرواز کردند و الگویی را در فرهنگ نیروهای تخریب باز کردند.
کد خبر: ۲۳۶۱۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۳۰

زمین را می‌کندم تا به آب برسم/ دلم انگور خواست

هوا گرم بود. سلوان داشت انگور می‌خورد. نمی‌توانستم نگاهش نکنم. وقتی انگور می‌خورد، دهانم آب می‌افتاد. دلم می‌خواست جای سلوان بودم و آن خوشه‌ انگور مال من بود. احساس کردم باید میوه‌های بهشتی خیلی لذیذ و خوشمزه باشند.
کد خبر: ۲۳۶۱۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۳۰

ماجرای ۸ دختر که بی اجازه به جبهه رفتند

پیش آقای نوری‌زاد رفتیم. او مسئولیت تقسیم و اعزام نیروهای پزشکی و امداد را بر عهده داشت. ما هیچ مدرکی همراه نداشتیم. آقای نوری‌زاد گفت: «خواهرها شما چهار تا امدادگر بدون برگه اعزام تقاضای رفتن به نزدیکترین بیمارستان را دارید؟» ما هشت دختر جوان کم‌سن و سال تقاضای بزرگی داشتیم.
کد خبر: ۲۳۵۷۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۸

روایت سردار سپاه از یک شهید مدافع حرم ۲۳ ساله+ تصاویر

سردار حمید اباذری روایات متفاوتی را در خصوص شهید عباس دانشگر بیان کرده است.
کد خبر: ۲۳۵۷۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۸

معرفی كتاب شكوه اخلاص؛

حالمان با حال امام گره خورد

يک‌بار به ديدار حضرت امام رفتيم. وقت نماز شد. امام به سمت سجاده رفتند و شروع كردند به انجام مقدمات نماز. يكی از جمع ما گفت: آقا اجازه می‌دهيد ما هم در محضر شما نماز بخوانيم. یک نماز با حالتی گره خورده به حال امام(ره) اقامه كرديم.
کد خبر: ۲۳۵۷۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۸

میدان مین در مقابلش زانو زد

یکی از همرزمان شهید «قامت بیات» گفت: قامت سر نترسی داشت. زمانی که در دارخوئین بودیم، با قرارگاه تماس گرفتند و گفتند در بخشی از منطقه مین کاشته‌اند، که نمی‌توانیم آنها را خنثی کنیم. قامت با شنیدن این پیام خودش را به منطقه رساند و با جسارت تمام مین‌ها را خنثی کرد.
کد خبر: ۲۳۵۵۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۷

ماجرای مادری که تنها پسرش را به جبهه فرستاد

مادر شهید حجت‌الله فرزانه گفت: حجت تنها پسرم بود. با حجت به پارک شهر رفتیم تا برای رفتن به جبهه ثبت‌نام کند.
کد خبر: ۲۳۵۵۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۷

استخاره‌ای که آیت‌الله امامی کاشانی را از پیام دادن به حاج قاسم منع کرد

همسر شهید فرامرزی گفت: آیت‌الله امامی کاشانی درصدد بود به حاج قاسم پیغام بدهد که فرامرزی را بازگرداند؛ استخاره هم گرفتند که گویا قرآن او را ملامت کرده بود که مانع از رفتن آقا محسن شود و جواب آمده بود «ما صلاح بندگانمان را بهتر می‌دانیم!»
کد خبر: ۲۳۵۴۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۶

سرانجام محاصره و تشنگی

یکی از رزمندگان دفاع مقدس خاطره ‌ای جالب از قرار گرفتن خود و همرزمانش در محاصره دشمن را روایت کرد.
کد خبر: ۲۳۴۶۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۰

ماجرای تظاهرات اعتراضی بسیجی‌ها در جبهه

یکی از رزمندگان دفاع مقدس گفت: سر و صدای تظاهرات مانندی به گوشمان رسید، از محل استراحت بیرون آمدیم. بسیجی‌های جوان متحد شده بودند و با قصد اعتراض از برگشت‌شان به عقب، می‌گفتند: «فلفل نبین چه ریزه، بشکن ببین چه تیزه! ما برای جنگ آمده‌ایم نه به عقب برگشتن!»
کد خبر: ۲۳۴۴۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۹

خاطره خواهر شهید مدافع حرم درباره همرزمان برادرش

خواهر شهید معز غلامی خاطره جالبی درباره همرزمان شهید برادرش بیان کرد.
کد خبر: ۲۳۴۳۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۹

ماجرای اقتدای شهید صدر به امام حسین(ع)

شهید صدر به نیروهای امنیتی که منزلشان را محاصره کرده بودند، آب داد.
کد خبر: ۲۳۴۳۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۹

واکنش یک اسیر عراقی به خواب چند رزمنده

اسیر عراقی آمده بود بالای سرم. داد زدم: «دست‌ها را بگیر بالا، لعنتی می‌خواستی چکار کنی؟» ولی انگار اسیر عراقی می‌خواست چیزی بگوید، بالاخره به من فهماند که دوستم از خستگی سه شب و سه روز خوابش برده، نمی‌دانم چه باید بکنم، خیلی متعجب شده بودم.
کد خبر: ۲۳۴۰۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۶

روایتی از عزت نفس از زبان رزمنده 12 ساله

من که برای اولین بار بود به جبهه می آمدم و شور زیادی داشتم، وقتی دیدم چند نفر از دوستان و همشهری هایم مانده اند و نمی خواهند به مرخصی بروند با اینکه برگه مرخصی گرفته بودم، نرفتم و با آنان ماندم و به بانه رفتیم. حدود 15 نفر بودیم که به صورت موقتی ما را به گردان حمزه (سلام الله علیه) معرفی کردند تا چادرهای محل استقرار گردان را حفظ و آماده نگه داریم.
کد خبر: ۲۱۲۷۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۳

یک عکس و یک خاطره از عملیات بدر

عکس ذیل مربوط به اولین روز بعد از عملیات بدر است که قرار بود گردان ما یعنی مکانیزه با نفربر آب، مهمات؛ غذا و پل‌های خیبری را برای ساخت سنگر به خطوطی که شب قبلش شکسته شده بود، به دست بچه‌های گردان پیاده برساند.
کد خبر: ۲۳۱۲۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۰

لحظه عجیب خداحافظی شهید صفوی با خانواده

آخرین باری كه شهید صفوی برای دیدن خانواده رفته بود، صحنه بسیار عجیبی اتفاق افتاد. هنگام خداحافظی، پسر كوچك این شهید بزرگوار به برادر بزرگترش گفته بود: بابا را ببوس كه می‌رود و شهید می‌شود و ما دیگر بابا را نمی‌بینیم.
کد خبر: ۲۳۳۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۰۷

پربیننده ها